مرده ای میان زندگان

کسى که منکَر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده ‏اى است میان زندگان امیرالمؤمنین علیه السلام

مرده ای میان زندگان

کسى که منکَر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده ‏اى است میان زندگان امیرالمؤمنین علیه السلام

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۹
بهمن

در علم طراحی معماری مکتبی وجود دارد به نام مکتب عملگرایان. یعنی طراحی ساختمان را با این دید انجام دهیم که این ساختمان قرار است چه کاربری ها و خدماتی را به ما برساند. در برابر این مکتب مکاتب گوناگون دیگری مثل ساختارشکنان وجود دارد که توضیحش بماند.

اگر آیین نامه معماری ساختمان ها در یک کشور به صورت اصولی نوشته شود معمولا نکاتی را می آورد که زیرمجموعه این اصل «عملگرایی» قرار دارد. به خصوص آن کشورهایی که دنبال قالب کردن نوع خاصی از سبک زندگی بر زندگی مردمشان هستند به این سمت میروند.

اگر ساختمانی بر اساس این موضوع که قرار است چه کاربری ای داشته باشد ساخته شود، لازم است حتما پیمانکار (سازنده خانه) نیازها و خواسته های کارفرما (صاحب خانه) را بداند و در نهایت ساختمانی تحویل دهد که این نیازهای صاحب خانه برطرف شود. اما این موضوع چه ربطی به مسجد ما دارد؟ در ادامه خواهم گفت.

اگر الان میبینیم که برای گسترش برنامه های مسجد دچار ضعف هستیم نبود یک برنامه ریزی بلند مدت برای مسجد است. یعنی برنامه ریزی ای که باید بعد جنگ در این مسجد انجام میشد به دلایل گوناگون (که فعلا نمیخوام بهش بپردازم) انجام نشده تا امروز. به دلیل نبود این برنامه، حدود ده-پانزده سال پیش، زمانی که خواستند مسجد را بازسازی کنند چشم اندازی در مورد اینکه قرار است این مسجد چه فعالیتهایی انجام دهد و در نتیجه چه فضاهایی نیاز دارد وجود نداشت. پس مسجد با یک عمق دید مختصر ساخته شد که این نبود فضای فیزیکی فکر شده در مسجد یک رکود فزاینده ای را بر آن بی برنامگی حاکم کرد.

علی ای حال به نظر میرسد باید در اسرع وقت براساس یک تعریف منطقی و اصولی از مسجد برنامه بلند مدت مسجد را بنویسیم و در صورت نیاز (که حتما هست) فضای فیزیکی مسجد را توسعه دهیم. کاری که سالها پیش بچه های مسجد صفا انجام دادند و اکنون میوه های شیرین و متنوع آن را میچینند. برای دوستانی هم که بحث پول را مطرح میکنند عرض کنم ۷ طبقه ی مسجد صفا در زمینی به مراتب بزرگتر از زمین مسجد ما همه اش با پول بانیان (به قول خودشون بانی بازی!) و خیرین ساخته شده. به زودی گزارشی از فعالیتهای این مسجد که در نظام آباد واقع است ارائه خواهیم داد تا اذهان روشن شود که مسجد ما تا رسیدن به یک مسجد خوب چقدر فاصله دارد!

ضمنا بعید میدونم زمین فعلی مسجد جوابگو باشد و باید اقدام به تهیه زمین جدیدی کنیم. کجا و چگونه اش را ان شاءالله به مسئولین مسجد اطلاع خواهم داد.

بعد از برنامه ریزی نیاز سنجی مکانی میکنیم و در صورت نیاز به فضاهای جدید حالتهای مختلف را بررسی میکنیم:

۱) یک بازسازی مختصر در ساختمان فعلی مسجد

۲) تخریب و بازسازی اساسی مسجد در همین مکان

۳) توسیع زمین فعلی و سپس ساخت مسجد در زمینی بزرگتر 

۴) خرید زمین در نقطه ای دیگر و انتقال مسجد به آنجا

۵) و...

در موارد دو تا پنج نیاز به مسابقه-فراخوان طرح معماری برای مسجد است که روند خاص خود را دارد.

  • امیرحسین حاجی زاده
۲۵
بهمن

در مورد پیام رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی؛

اولا:

برای دولت متأسفم که بار ضعف دیپلماسی عمومی اش را به دوش رهبری انداخته است.

دوما:

در مقطعی از تاریخ هستیم که از دعوت رهبران کشورهای دنیا به یافتن حقیقت اسلام (مثل پیام امام خمینی به گورباچف، رهبر شوروی سابق)،داریم حرکت میکنیم به سمت دعوت ملتهای دنیا به این امر (مانند این پیام امام خامنه ای).

آنچه در این بین مهم می نماید لزوم نقش آفرینی مردم خاصه قشر جوان ما در عرصه ارتباط گیری با مردم جهان و این لزوم مجهز شدن هر چه بیشتر به ابزار زبان رامی رساند.

سوما:

اولین و مهمترین کارکرد شبکه های اجتماعی بصیرت افزایی و بیان حرف حق است در قالب جریانات انقلابی. اینکه چنین وسیله ارزشمندی را تبدیل کنیم به مکانی صرف برای بیان پستهای ادبی و خنثی اوج بی انصافی در حق این نعمت است. البته من با پستهای این چنینی مشکلی ندارم ولی نباید خودمان را از بیان حرف حق توسط این شبکه ها محروم کنیم.

در همین مثال پیام آقا آنچه سبب نفوذ هرچه سریعتر پیام شون بین جوانان غربی شد وجود همین شبکه های اجتماعی بود. آقا ظرفیت این شبکه ها رو خوب می شناسن.

یاعلی

  • امیرحسین حاجی زاده
۲۲
بهمن

«و ما ابرئ نفسی ان النفس لامارة بالسوء الا ما رحم ربی»

این آیه در شأن نفس بیان شده. گوینده اش هم سلیم النفسی چون یوسف نبی است. ایشان که عصمت اش از طرف خدا امضا شده نفس خود را مبراء از خطا نمی داند

مثل منی که تکلیفش مشخص است.

در کارهای اداری، تشکیلاتی و در یک کلام سیستمی هیچ گاه نباید نقاط عطف تصمیم گیری را در اختیار نفس آدمی گذاشت. هر چقدر هم آن نفس سلیم باشد امکان لغزشش هست. اگر هم مسئول فعلی از خطا مبرا باشد (که نیست) چه ضمانتی است نفر بعدی که جای او بیاید همین درجه از سلامت نفس را داشته باشد؟

همواره باید به دنبال تأسیس ساختاری بود که اثر انحراف نفس افراد بر روی کیفیت و جهت گیری آن ساختار را به حداقل برساند. البته صفر کردن این اثر تقریبا غیر ممکن است. ولی حداقل کردن آن ممکن

شورایی کردن ساختار بدیهی ترین و در دسترس ترین راه حل است. تأسیس نهادهای نظارتی راه حل بعدی است. جایگزین کردن نیروی انسانی با عملگرهای الکترونیکی راه حلی دیگر است و...

به نظر می آید اعتماد به ساختار سهل الوصول تر از اعتماد به اشخاص است. هر چند اعتبار هر سیستمی معمولا به یک شخص منتهی می شود. (در بنگاه های خصوصی سهامداران و در نهادهای اجتماعی و حکومتی بسته به رتبه اش تأیید شرعی یک فقیه)

علی ای حال!

در بحث مسجد ما آنچه که سبب تأسیس هیئت امنا شد عدم اعتماد به اشخاص و لزوم اعتماد به ساختار بود. ساختار شورایی امنا تا حدی این اعتماد را تأمین می کند.

آنچه که در این برهه مهم می نماید عدم بازگشت به فردمحوری (=نفس محوری) و لزوم پایبندی به خرد جمعی است. بی خودی هم سر افراد مختلف قسم نخوریم. وقتی من خودم خودم را برای هیچ کاری صددرصد تأیید نمی کنم چگونه می توانم روی سلامت نفس دیگری صددرصد قسم بخورم؟

نکته آخر:

البته هر مجموعه شورایی هر چقدر هم اعضایش از سطح فهم و شعور بالایی برخوردار باشند باز مواقعی هست که بن بست های تصمیم گیری در بین شان بوجود می آید. اینجا لازم است فصل الخطاب در اختیار یک نفر باشد تا قضیه از بن بست در بیاید.

ولی این به معنای اختیار تام صاحب فصل الخطاب برای انجام کارها بدون اطلاع شورا (در اینجا امنا) نیست.

این را گفتم تا بزرگواران بدانند تصمیماتی که در هیئت امنا اخذ می شود مستقیما متوجه امام جماعت مسجد آقای صادقی نیست و اگر احیانا نقاط قوت یا ضعفی در تصمیمات دیده می شود انتسابش به کل امناست نه ایشان.

  • امیرحسین حاجی زاده
۰۱
بهمن


به نام او

۱. بنده آقای روحانی را فردی باتجربه و باهوش میدانم که به چم و خم سیاست واقف اند، به خصوص در عرصه سیاست بین الملل. 

۲. ایشان خواسته یا ناخواسته در دسته بندی های سیاسی در موضعی مقابل طیف اصولگرایان و حزب اللهی ها قرار گرفته و جزء اولویتهاشون حذف این رقیب از عرصه سیاسی کشور است.

۳. انتهای سال بعد (اسفند ۹۴) ما انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی را داریم و طبق عرف جامعه ایران تبلیغات و بحثهای سیاسی در این رابطه از چند ماه قبل (به طور واضح از اوایل تابستان) شروع میشود.

۴. طبق قانون اساسی در توافقات بین المللی هر توافقنامه ای که دولت جمهوری اسلامی بخواهد امضا کند باید به تصویب مجلس برسد. از جمله توافق نهایی و دائمی هسته ای.

۵. جریان اصلاحات در گذشته به خوبی نشان داده که در جریان سازی و القای مفاهیم مورد علاقه خود به مردم تبحر خاصی دارد. به خصوص در برهه های قبل انتخابات فضاسازی های این جریان واقعا معرکه است!

۶. اصلاحات در گذشته نشان داده منافع حزبی را به منافع ملی ترجیح میدهد.(حداقل در کوتاه مدت)

نتیجه:

تحلیل کلی این است که هدف دولت تدبیر و امید از ادامه مذاکرات، گره زدن بحث هسته ای به انتخابات مجلس است.

دولت یازدهم در صدد است در مهلت نهایی توافق (نیمه تیر ماه) با تنظیم یک متن ضعیف به عنوان متن نهایی توافق، در مذاکره با ۵+۱ و آوردن آن به ایران برای تصویب در مجلس توپ را در زمین مجلس اصولگرایی بیاندازد. یعنی تعیین تکلیف نهایی دو سال مذاکره را به مجلس اصولگرایی بسپارد.

البته مجلس اصولگرایی که رفتارهایش کاملا پیش بینی پذیر است این متن را تصویب نمیکند. و یا چنان تغییر میدهد که مورد قبول دولت آقای روحانی و کشورهای ۵+۱ قرار نمیگیرد.

جریان اصلاحات نیز به موازات مهلت احتمالا سه ماهه مجلس برای بررسی متن توافقنامه، در اظهار نظرها و کمپین های انتخاباتی به شانتاژ نمودن فضای ذهنی مردم میپردازد که :«مردم اگر مذاکرات به پیروزی نمی رسد به دلیل کارشکنی های مجلس در تصویب متن توافقنامه است»

تداوم این فضا تا زمان انتخابات مجلس قطعی است و مردمی که در سال ۹۲ نشان دادند فعلا اولویتشان معیشت شان است قطعا به جریانی رأی خواهند داد که در این راستا قدم بردارد.

اما وظیفه جریان حزب اللهی چیست؟

در صورت تداوم حالت انفعالی جریان حزب اللهی در برابر این روند پیش بینی بر این است که ترکیب مجلس دهم به قدری به نفع اصلاحات تغییر میکند که ریاست مجلس از دست اصولگرایان خارج خواهد شد.

بدین ترتیب آقای روحانی مراتب سپاسگذاری خود را نسبت به اصلاحاتی که با فداکاری از نتیجه انتخابات ۹۲ به نفع آقای روحانی چشم پوشی کرد، نشان میدهد.

بهترین کار در مقطع فعلی در سطح سیاسیون حزب اللهی وحدت است! وحدت!

چیزی که گروه های مختلف اصلاح طلب در آن به تفاهم رسیده اند.

البته وحدت بدون محور شکل نمی گیرد. نگرانی عمیقی که نسبت به نبود یک محور وحدت در جامعه اصولگرایی به چشم میخورد، هیچ فرد حزب اللهی ای را رها نمیکند.

بهترین کار نیز در سطح هادیان سیاسی حزب اللهی (خاصه دانشجویان) نیز سر دست گرفتن دغدغه های رهبری و بیان آن به انحا شکل ممکن. 

مردم باید بدانند منافع ملی به هیچ وجه به هیچ وجه در گرو ادامه مذاکرات نیست. مردم باید بدانند مقاومت رمز پیشرفت است!

البته شاید بیان این نکته به صورت علنی به مردم که ادامه مذاکرات برای استیفای حقوق آنها نیست، بلکه برای به قدرت رسیدن بعضی گروه های سیاسی داخلی است، مردم را دچار بی اعتمادی به مجموعه نظام بکند. پس بهتر است از خطوط تعیین شده توسط رهبری خارج نشویم.

راه کارها زیاد است و وقت کم! فعلا همین به ذهن میرسد.

یاعلی

  • امیرحسین حاجی زاده