مرده ای میان زندگان

کسى که منکَر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده ‏اى است میان زندگان امیرالمؤمنین علیه السلام

مرده ای میان زندگان

کسى که منکَر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده ‏اى است میان زندگان امیرالمؤمنین علیه السلام

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۴
مهر

وَ مِنْ کَلام لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ 

لَمَّا اَظْفَرَهُ اللّهُ بِاَصْحابِ الْجَمَلِ، وَ قَدْ قَالَ لَهُ بَعْضُ اَصْحابِهِ: وَدِدْتُ اَنَّ اَخى فُلاناً کانَ شاهِدَنا لِیَرى ما نَصَرَکَ اللّهُ بِهِ عَلى اَعْدائِکَ.

فَقالَ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ: اَهَوى اَخیکَ مَعَنا؟

فَقالَ: نَعَمْ،

قالَ: فَقَدْ شَهِدَنا، وَ لَقَدْ شَهِدَنا فى عَسْکَرِنا هذا اَقْوامٌ فى اَصْلابِ الرِّجالِ وَ اَرْحامِ النِّساءِ، سَیَرْعَفُ بِهِمُ الزَّمانُ، وَ یَقْوى بِهِمُ الاْیمانُ

نهج البلاغه، خطبه 12

 

 

پس از پیروزى در جنگ جمل در سال 36 هجرى یکى از یاران امام علیه السّلام گفت: دوست داشتم برادرم با ما بود و مى‏ دید که چگونه خدا تو را بر دشمنانت پیروز کرد.

امام علیه السّلام پرسید: آیا فکر و دل برادرت با ما بود. گفت: آرى. امام علیه السّلام فرمود: پس او هم در این جنگ با ما بود، بلکه با ما در این نبرد شریکند آنهایى که حضور ندارند، در صلب پدران و رحم مادران مى ‏باشند، ولى با ما هم عقیده و آرمانند، به زودى متوّلد مى‏ شوند، و دین و ایمان به وسیله آنان تقویت مى‏ گردد.

 

انسان اصولا نمی تواند در برابر اتفاقات تاریخ بدون موضع عبور کند. خصوصا اگر یک طرف ماجرا جریان حقی وجود داشته باشد. هر کسی بالاخره باید مشخص کند که در لشگر امام حسین ع است یا در صف یزیدیان! و بالتبع بهره مند می شود از پاداش و جزای متناسب با عملکرد هر یک از دو گروه.

این بیان نورانی را پیوند دهید به آن آیه قرآن: «یوم ندعوا کل اناس بإمامهم»

کلا روز قیامت هر گروهی را (نه هر شخصی را) به واسطه اینکه امامش کیست (حال امام حق یا امام کفر) فرا می خوانند. در جریانات دنیا نیز همواره باید گشت امام حق و موضع او را یافت و موضع خود را با موضع او تطبیق داد.

این نمی شود که بگوییم مثلا در 8 سال دفاع مقدس جنگی در گرفت و عده ای نیز یکدیگر را کشتند و به ما چه؟! باید ببینیم امام حق در این ماجرا چه موضعی داشته؟ «و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم»

حتی در دعواهای باطل با باطل نیز باید موضع امام حق را دانست. اینکه مثلا حضرت رضا ع در درگیری بین برادران عباسی چه موضعی در پیش گرفته بود؟ سپس سیره حضرات را استخراج کنیم تا در هر جای دیگری بتوانیم نظر ایشان را نسبت به مسائل بفهمیم. 

این قضیه حتی در بحث های روزمره ما هم قابل تعمیم است. در یک نزاع خیابانی بین دو طرف نیز همواره باید دید حق با کیست و از حق دفاع کرد.

اگر قوه قضائیه برای کسی حکمی صادر کرد (مثلا قصاص نفس) با زبان و رفتار خود به گونه ای القا نکنیم که ما طرفدار معدومیم و طرفدار عمل شنیع او. همانند کسانی که برای یک معدوم در محله ما دسته عزاداری آنچنانی گرفتند و کل محله را با پوسترهای آقا پوشاندند!

همواره باید تعیین کنیم که در کدام جبهه ایم. برای تمامی اتفاقات تاریخ.

  • امیرحسین حاجی زاده
۱۶
مهر

... ما امر به معروف و نهى از منکر را در دایره کوچکى قرار داده، و به مواردى که ضررش براى خود افرادى است که مرتکب می شوند، یا ترک مى‏کنند، محصور ساخته‏ ایم در اذهان ما فرو رفته که «منکرات» فقط همین هایى هستند که هر روز می ‏بینیم یا می‏ شنویم. مثلًا اگر در اتوبوس نشسته‏ ایم، موسیقى گرفتند، یا فلان قهوه خانه کار خلافى را مرتکب شد، یا در وسط بازار کسى روزه خورد، منکرات می باشند، و باید از آن نهى کرد. ولى به آن منکرات بزرگ توجه نداریم. آن مردمى را که دارند حیثیت اسلام را از بین می برند، حقوق ضعفا را پایمال مىی کنند و ... باید نهى از منکر کرد. اگر یک اعتراض دسته جمعى به ظلمه که خلافى مرتکب می شوند، یا جنایتى می کنند، بشود، اگر چند هزار تلگراف از همه بلاد اسلامى به آنها بشود که این کار خلاف را انجام ندهید، یقیناً دست بر می دارند. وقتى که بر خلاف حیثیت اسلام و مصالح مردم کارى انجام دادند، نطقى ایراد کردند، اگر از سراسر کشور، از تمام قرا و قصبات، از آنان استنکار شود، زود عقب‏ نشینى می کنند.

خیال می کنید می توانند عقب‏ نشینى نکنند؟ هر گز نمی توانند. من آنها را می شناسم. من می ‏دانم که چکاره ‏اند! خیلى هم ترسو هستند! خیلى زود عقب ‏نشینى می کنند. لیکن وقتى که دیدند ما از آنها بی عرضه تریم، جولان می دهند ...


کتاب ولایت فقیه

صفحه 118

  • امیرحسین حاجی زاده
۱۲
مهر

دأبم بر پرداختن به جزئیات نبوده و نیست ولی نپرداختن به جزئیات گاهی حسرت آفرین است. زیر زمین مسجد محله (مسجد صاحب الزمان عج) نیز یکی از این جزئیات است.

مقدمه۱:

مسئولین دانش آموزی از بعد ماه مبارک برنامه ریزی جدیدی برای دانش آموزان انجام دادند. در این برنامه جدید قرار شد ورزش رزمی به عنوان یک المان دائمی در تمامی ایام سال برگزار شود. این ایده بسیار ضروری و مهم به نظر میرسد.

هم اکنون و با شروع سال تحصیلی بچه ها سه سانس در هفته در باشگاه شمشیری تمرین میکنند.

چند شب پیش برای ارزیابی روند کلاس رفتم باشگاه. حدود سی چهل نفر ثبت نام کرده اند. کلاس با نشاط و جذابی بود. چند نکته در این رابطه به ذهنم رسید که عرض میکنم:

۱. جدایی باشگاه از مسجد سبب میشود بعضی از اولیا اجازه ندهند فرزندشان در این برنامه حضور یابند. مخصوصا اینکه زمان اتمام باشگاه ساعت ۹ شب است.

۲‌. بحث دیگر همین زمان باشگاه است. مربیان مجبورند زمان کلاس را با باشگاه شمشیری هماهنگ کنند و اگر سانس پر شود یا بد موقع باشد امکان تعطیلی کلاس هست.

۳. باشگاه یک مجتمع انتفاعی است و بدیهی است رزور سانس مشروط به پرداخت هزینه است که این هزینه قاعدتا به خانواده ها تحمیل میشود و در این شرایط اقتصادی تحمیل هزینه جدید به خانواده ها بی انصافی است و سبب ریزش کلاس میشود

۴. فضای خود باشگاه لزوما یک فضای فرهنگی نیست و از دست خارج است. از افرادی که به آنجا رفت و آمد میکنند تا عکسها و پوسترهای منصوب بر دیوارهای باشگاه که همگی مؤید این ادعاست.

۵. نکات دیگه ای هم هست که فعلا ذکرش را ضروری نمی بینم.


مقدمه ۲:

به یاد دارم اوایل امسال هیئت امنا تصمیم گرفت کاربری زیرزمین مسجد را تغییر دهد و قسمت شرقی آن را تبدیل به باشگاه نماید. شخص حاج آقای نجفی پیگیر قضیه بودند و حتی متن قرارداد نیز نوشته شد و چک حقوقی آن را نیز به گمانم آقای صحراپور انجام دادند. مسئولیت باشگاه نیز به گمانم با آقای ذوالقدر بود. اما به دلیلی نامعلوم این فرایند متوقف شد. (فکر کنم به دلیل بیماری   حاج آقا نجفی بود. شاید هم دلیل دیگه ای داشت. اتفاقات به قدری سریع رخ داد که به ذهن سپردنشان سخت است. 

علی ای حال با این دو مقدمه برویم سراغ اصل بحث.


اصل بحث!

قبل از تصمیم گیری در مورد زیرزمین مسجد لازم است به چند سؤال پاسخ داده شود:

۱. کاربری تجاری از زیرزمین مسجد از حیث فقهی مشمول چه حکمی است؟ تحت چه شرایطی این کاربری مجاز است؟

۲. کاربری تجاری از امکانات مسجد با تعریف اصیل از مسجد همخوانی دارد؟ اصلا چنین تعریف اصیلی از مسجد برای تصمیم گیرندگان مسجد ارائه شده است؟

۳. بر فرض مجاز بودن، کدام کاربری در عین رعایت شأن مسجد و در نظر گرفتن اولویتهای فرهنگی دارای بیشترین سود است؟

۴. در نقشه راه مسجد (که متأسفانه هنوز تهیه نشده) زیرزمین مسجد قرار است چه کاربری ای داشته باشد؟ حال که این نقشه تهیه نشده بهتر است تصمیمات بلندپروازانه برای زیرزمین گرفته نشود و مدت قراردادها مثلا یکساله باشد. لازم است هرچه سریعتر نقشه راه مسجد تهیه گردد تا متناسب با آن تصمیمات بلندمدت گرفته شود (به نظر من تهیه نقشه راه بر عهده جوانان است)

۵. با فرض اوکی بودن گزینه باشگاه چه موانعی تا کنون مانع از شکل گیری این تصمیم شده؟

۶. نحوه مدیریت این باشگاه چگونه است؟ توسط خود مسجد اداره میشود یا به صورت پیمانکاری؟

۷. اقتضائات و انتظارات فرهنگی مسجد (چه سلبی و چه ثبوتی) از باشگاه چگونه در متن حقوقی قرارداد گنجانده میشود؟ (لازم است ابتدائا این انتظارات مشخص شود)

۸. با توجه یه یکی بودن آب، برق و گاز زیرزمین با مسجد آیا نیازی به تفکیک این دو از هم هست؟ اگر بنا بر تفکیک است امکان سنجی شود و اگر امکان تفکیک نیست به نحو صحیح مدیریت شود.

این سؤالات قطعا میتواند ادامه یابد. لکن به ذهن حقیر همینها رسید. بزرگواران تکمیل بفرمایند.


پی نوشت:

۱. لازم است هیئت امنا قبل از هر گونه تصمیم گیری پاسخهای روشنی به این سؤالات بدهد تا بعدا اسیر تبعات پیش بینی نشده نشود. البته این پاسخگویی باید در صحن عمومی مسجد باشد و لازم است نظر مؤمنین نیز لحاظ شود.

۲. بنده این متن را تقدیم مسئول هیئت امنا خواهم کرد و پس از دریافت پاسخها آنها را در این فضا منتشر میکنم.

۳. پاسخگویی یکی از ضروری ترین لوازم مدیریت است. اگر عدم پاسخگویی و عدم لحاظ نظرات همگان در روند اداره مسجد یک ضعف نیست، مدیریت قبلی مسجد چه ایرادی داشت؟

یاعلی

  • امیرحسین حاجی زاده