مرده ای میان زندگان

کسى که منکَر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده ‏اى است میان زندگان امیرالمؤمنین علیه السلام

مرده ای میان زندگان

کسى که منکَر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده ‏اى است میان زندگان امیرالمؤمنین علیه السلام

ساختار غلط بسیج

سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳ ق.ظ

. یکی از موانع برای تداوم حرکت مجموعه بسیج (برنامه ریزی دقیق و اجرای آن برنامه به صورت کامل) وجود ضعفها و ایرادات ساختاری در مجموعه بسیج بوده است. ساختار فعلی بسیج متناسب زمان و اقتضائات یک موقعیت جنگی است، چرا که این ساختار هنوز شرایط جامعه را شرایط سالهای دفاع مقدس می داند. شرایطی که مهمترین ویژگی آن لزوم وجود یک نفر تصمیم گیر در هر مجموعه است و این نفرات تصمیم گیر به صورت سلسله مراتب نظامی از مقام مافوق خود دستور می گیرند. شرایطی که برای اقتضائات زمان جنگ بهترین مدل به نظر می رسد. لکن شرایط بعد از جنگ به خصوص شرایط امروز جامعه برای بسیج مأموریت های جدیدی تعریف کرده که عنوان «رسالت اجتماعی» برای آن عنوان مناسبی به نظر می رسد. با توجه به اینکه شرایط جامعه امکان تعریف ساختارهای عاقلانه تری را برای تصمیم گیری برای مجموعه های اجتماعی فراهم کرده لازم است ساختار بسیج به سمت یک ساختار با امکان هم اندیشی و هم افزایی عقلانی بیشتر صاحب نظران حرکت کند. این عدم انطباق ساختار نظامی (ساختار قدیمی) با مأموریت اجتماعی (مأموریت جدید) سبب بروز مسئله ای شده است که چون ابری شوم بر تمام بخش های بسیج به خصوص بخش های تربیتی سایه افکنده.

  • امیرحسین حاجی زاده

بسیج

ساختار

مأموریت

نظرات  (۶)

روز محشر به جهنم ببریدم ؛ اما ...
دست ما را به محرم برسانید فقط !
24 شـبـــ تـــا مـــحـــرمـــ الــحرامـــ

♥اللـهم عجل لولیک الـفرج♥
پاسخ:
سلام. یه کم تأخیر دارید فکر کنم!!
  • ناصرشریفیان
  • به نام اوکه زیبای اندیشه هاست

    سلام وادب واحترام

    امیر حسین عزیز،به نکته خوبی اشاره نموده ای .
    اما به نظر در ارائه اندیشه یا به نوعی تعریف نظر یا مکتبی جدید از یک موضوع خاص
    متفکر یا صاحب نظر جنبه های مثبت موازی یا مخالف را نباید از نظر ودید خود ودیگران دور نگه دارد .
    گاه  محقق چنان به نظر یا مکتب خود ومحسنات ونقاط مثبت ان می پردازدکه اگاه یا ناخود اگاه او از حقایق موجود وحتی پذیرفته شده مربوط به سایر نظر ها یا مکاتب فاصله می گیرد وچنین امری موجبات عدم پذیرش نظریه اش به عنوان یک فکر یا نظریه یامکتب علمی می شود.
    ... واما بعد
    شالوده وزیر ساخت بسیج از آغاز بر پایه ولایت مداری و ولایت پذیری بوده است وخواهد بود وهرجا که بسیج - از تجمعات خرد تا کلان وپیدا و پنهان خود  - با این شالوده و زیر ساخت خود زاویه وفاصله گرفته باشد همان اندازه نیز کلیت سازمان مبارکه آن  زیر سوال رفته است.
    نکته:گرچه به نظر نگارنده  بسیج از معدود سازمان ها ونهاد هایی است که تا به حال  کمترین زاویه - بلکه درحد صفر - را با زیر ساخت خود داشته است.
    از آن جا که زیر ساخت نهاد مقدس بسیج " ثقلین"،"ولایت فقیه" و "انقلاب اسلامی" است ،به لحاظ عقلی ونظری وسازمانی پل اتصال این نهاد بدان ،سلسله مراتب است .
    بدیهی است این ارتباط صرفا نظامی نخواهد بود.
    مثالی بزنم در یک خانواده که یک واحد کوچک اجرایی ومدیریتی است نیز سلسله مراتب وجود دارد وطبیعی است که در راس آن چدر حضور دارد.
    در این مقام و موضع ،چدر در عین مقتدر ترین فرد خانواده مسولترین ومسئولیت پذیر تر از همه نیز اوست .
    اوهمم رییس است ،هم معلم.هم می ترساند، هم امید میدهد. هم میدهد ،هم میگیرد.هم داد میزند وهم داد خاموش می نماید.
    معمولا بعد از پدر مادر دراین سلسله قرار دارد.
    غالب خواه واوامر پدر به مادر ابلاغ می گردد واین مادر است که با مدیریت خارق العاده بعد از پدر همه اوامر پدر را تحلیل کرده وبه صورت قابل فهم وهضم مهربانانه به خورد
    دیگر مراتب خانواده تعریف می کند.
    بسیج نیز در جغرافیایی بزرگتر شکلی از اشکال خانواده است.
    این سلسله مراتب نیاز واحتیاج این نهاد است وبدون آن محکوم به انحطاط است .
    در نهاد بسیج به واسطه تعریفی که دارد سطوح بسیجیان - در عین وحدت در اصول وهدف - یکی نیست .
    بسیج پیر دارد وجوان.
    بسیج مرد دارد وزن.
    کشاورز دارد ومهندس و پزشک وکارگر وکارفرما .
    ایرانی دارد وخارجی.
    و... و....
    پس امیر حسین عزیز مشکل بسیج سلسله مراتب نیست.
    به نظر مشکل این زمانه  وآتی بسیج می تواند
    مهربانی  باشد.
    گذشت وایثار باشد.
    فرماندهی باشد.
    فرماندهی عالمانه وماهرانه باشد.
    مشکل بسیج بصیرت باشد.
    مشکل آدم ها باشد.
    آدم های بی بصیرتی چون من و امثال من.
    که البته دوران ما ،دورانی بود که بسیج با همین موارد زیبا طلعلعی جاودانه ایجاد نمود.
    بسیج اقیانوسی بود که تو و بلم تورا - گر چه چوبین وسست - تا اقیانوس واقیانوس به خود فرا می خواند وهیچ گاه در هم نمی شکست .
    مشکل سلسله مراتب نیست .
    مشکل ما وامثال ماست.
    که گاه غاصبانه نام ها و یاد های بسیجیان را به چنگ می آوریم واز آن بهره برده وبه آن می بالیم.وقدر قیمت شما جوانان پر شور و سرافراز این خاک را نمی دانیم.
    امروز مشکل در بیان است و بروز نمودن آن.

    یسجیان آن روزگار - که این روزها نیز کم نیستند - با بندگی خویش ،خاک را فرودگاه آسمانیان نموده بودند.
    این کلام را پایانی نیست.

    تا که فریاد خدا  بنده به میدان طلبید
                      ما زخود رسته ودر معرکه سرباز شدیم

    برگرفتیم به یدی مصحف حق وبه یدی تیغ اثر
                         بر سر حادثه ها موج خطر ساز شدیم

    فریاد خدا = امام
    بنده = عبد مسلم = تابع سلسله مراتب =معتقد به ثقلین

    امیر حسین عزیزم
    موفق باشی وراهت نورانی.
    پوزشم را بپذیر.

    دعاگو و دوستدار همه شما
    مش ناصر شریفیان


    پاسخ:
    عرض سلام خدمت استاد شریفیان
    عرض بنده در این عبارات صرفا در حوزه تصمیم گیری در سطوح میانی بود. هیچ ایرادی نداردکه بسیج رابطه اش را با مافوقش که رهبری است حفظ کند و در عین حال تصمیمات را جمعی و شورایی پیش ببرد. البته این موضوع زمان بر است ولی بسیج اگر برای خود مأموریت اجتماعی تعریف کرده است که کرده است لابد از تغییر ساختار به این سمت است.
    والله اعلم
  • علی اکبر قلیچ خانی
  • همانطور که ، چارت ساختار هم اندیشی فرهنگی برای پیروزی در جنگ نرم ، حتما باعث شکست در میدان جنگ سخت می شود برای شکست و بی خاصیت بودن جریان فرهنگی در جنگ نرم ، بهترین کار انتخاب چارت نظامی و تصمیم گیریهای نظامی برای آن است . شک نکن.
    پاسخ:
    بعضی مفاهیم از شدت بداهت انکار می شوند!
  • ناصرشریفیان
  • به نام تنها آرام دل

    حضور فرزند عزیز وبزرگوارم امیرحسین عزیز

    سلام ،وهمواره ادب واحترام ادب

    بسیج ذاتا مولد اجتماع وجریان اجتماعی که نه بعد از انقلاب بلکه از قبل انقلاب هسته آغازین آن تشکیل وخودجوش وغیر رسمی به فرمان خدا،قرآن و با شنیدن وبه جان خریدن وپذیرفتن حضرت امام -وصد البته به شکرانه مسولیت شناسی،مسولیت پذیری و ولایت پذیری ذاتی ایرانیان از تمام اقشار - پا به عرصه وجود نهاد.

    وبعدها حضرت امام آز آن به عنوان ارتش بیست میلیونی یاد می کند.

    امیر حسین عزیزم این یعنی تقریبا بیش از نیمی از کل جمعیت آن روز ایران .
    وتعبیر امام در خصوص این امر تعبیری بسیار راهبردی واساسی است.
    یا به دیگر سخن امام کل اجتماع فعال یا درشرف فعالیت اجتماعی مردم ایران - که پتانسیل کنش های اجتماعی و  توان دفاع نظامی را دارد -  را ارتش بیست میلیونی می نامد.وتعبیر آن به ارتش به دلیل خواه معظم له در عین انسجام ویکپارچگی ونوعی ذکر آن به نام ارتش به نظر یک استعمال مجازی است.

    تا به آن جا که به فرمان امام  همین  اجتماع خود جوش توانست انقلاب را به پیروزی برساند،ودر جنگ ودفاع مقدس حاضر وامروز نیز پیش قراول عزم وارده رهبر بزرگوارش وپابه فرمان در همه عرصه هاست.
    تا جایی که امروز حتی نسخه ای  راهبردی برای اقتصاد مقاومتی وعلوم عالی است.
    بسیج هیچ گاه از ساختار اجتماعی خود جدا نبوده ونخواهد بود.
    شما فرزندم نیز جمله ای غلط نگفته ای وبه نظر این حقیر نیز مطالب ومنظو ر ونیت تورا کج نفهمید ه ام.
    اما جاماندگان و پیرانی چون من بر کلمات وعباراتی که به نام ساختار و زیر ساخت و...
    از مبانی انقلاب اسلامی و وابسته های ان می شود بسیار حساسیم .
    در تبیین وتحلیل مطالب باید دقت بسیار نمود.
    چه بسا مسولانه ودلسوزانه دفاع از یک ارزش بدون لحاظ همه جانبه نگری در یک جغرافیای عمیق و وسیع  می تواند خود زمینه تردید ،شاید هم انکار ومحو کامل اصل  موضوع - قابل دفاع - را  به همراه آورد.
    به عنوان مثال به بعضی جملات شما فرزند نازنینم مجبورم اشاره کنم:

    "...شرایط جامعه امکان تعریف های ساختارهای عاقلانه تری را برای تصمیم گیری برای مجموعه های اجتماعی فراهم کرده لازم است ساختار بسیج به سمت یک ساختار یا امکان هم اندیشی وهم افزایی عقلایی بیشتر صاحب نظران حرکت کند.
    این عدم انطباق ساختار نظامی (ساختار قدیم)با ماموریت اجتماعی (ماموریت جدید) سببب بروز .... چون ابری شوم بر تمام ..."
    امیر حسین جانم صریح ، محکم وبدون اغماض بگویم این تحلیل در حد واندازه سازمانی پر افتخار به نام بسیج نیست.
    بسیج نه بلکه امروز بلکه بعد گذشت سال ها افتخار آفرینی وفرماندهی در سطح جانها واندیشه ها ودل ها مستحق چنین تعاریف و تحلیلی نبوده ونیست.
    بسیج خود باتقدیم ده ها هزار شهید ودست آوردهای علمی ومدنی خود مانیفستی عمیق از یک جهانبینی و زیر ساختی فرابشری است که ریشه در کتاب خدا واندیشه های علی وبچه های علی "سلام الله علیهم اجمعین"دارد.
    بسیج خود یک شخصیتی حقوقی و متفکر است که عالم وادم در اندیشه های او در فرض وعمل در عجب است.
    به نظرشما به گونه ای سخن میرانید که گویی بسیج تا به حال هیچ تعریفی از جمع ، جمعیت،جامعه،اجتماع وساختار اجتماعی نداشته است.وباید این تعاریف را از صاحب نظران باید دریافت نماید.!
    امیر حسین عزیز
    منطق بسیجی منطقی عقلایی است.
    صد البته حکیم مطلق عالم رب کریم است.
    بسیج همواره باید در مسیر عقل وبصیرت باقی بماند.
    ساختار اجتماعی ،درست تر بگویم زیر ساخت قرآنی وولایی بسیج ، خود نظریه پردازی امتحان داده وسامی در فهم و مفاهیم اجتماعی بوده وهست.
    نه این که همواره به خود سازی وخودآگاهی و انقلاب در خود نیاز نداردو در حدکمال بوده وهست خیر.
    قرآن کریم می فرمایند:
    "تلک الایام نداولها بین الناس"
    این ایام در حال تغییر وتحول  - انقلاب - بین مردم است .
    امیر حسین عزیز تر از جانم
    از سخنان جنابعالی ،تغییر ساختار بسیج ،ساختار نظامی بسیج(ساختار قدیم ) وعدم اجتماعی بودن بسیج مستفاد میشود.
    که این تعابیر - قبلا باعرض پوزش ازشما - بسیار تعابیری خام وغلط وببخشید شاید هم منبعث از ساختار پایگاه بسیج خودتان و بعضی دست اندرکاران باشد(که انشاالله این هم نباشدونیست .)
    فرزند عزیزم فضای وب متعلق به من وشما یا دوستان ما نیست یعنی به کس وجمعیت خاصی اختصاص ندارد.
    ما اگر فرض غلط وزمینه های غلط برای مردم خصوصا "ملت"! ایجاد کنیم بدیهی است که آنها نتایج غلط نیز خواهند دریافت.
    سخن بسیار است.
    گله ای از شما فرزند عزیزم نیست ،گله از بعض دوستان وهمفکران عزیز تر از جانم ، که گاه حب وبغضشان نسبت به بعضی مسولین نظام اقل قلمهایشان را بی ملاحظه وتیز گردانید ه است.
    سخن بسیار است.
    امیر حسین جانم مسولیت شناسی ، دلسوزی وعظمت وولایی بودن تو فرزندم وخانواده بزرگوارتو زبانزد آسمانها واهل زمین است.
    در صداقت و بزرگی تو شکی نیست.
    ولی امروز نوشتن وقلم زدن در عرصه مجازی یا در هرجایی دیگر کار ساده ای نیست.
    باید بیشتر اندیشید وبیشتر در بیان مطالب وتحلیل موضوعات احتیاط نماییم.

    اگر دلتان را شکسته ام از این حقیر بگذرید   .

    والسلام علی من التبع الهدی

    همیشه
    دعاگوی شما فرزندانم هستم.

    ناصر شریفیان
     
    پاسخ:
    ممنون استاد
    استفاده می کنیم
    سلام
    به نظر من هم اندیشی صورت میگیره،فرض کن تو رده ی مثلا ناحیه،ولی هم اندیشانی که دور هم هستن همه جا آدم های پرقدرت و خوش فکری نبودن و البته شاید همین سیستم سلسله مراتبی اونها رو عادت داده که در قالب کلی که از بالا دستور میگیرن فقط میتونن اندیشه کنن،میشه یکی از اون ساختارهای عاقلانت رو بگی تا بهتر متوجه بشیم.

    پاسخ:
    سلام
    هم اندیشی که قطعا صورت نمی گیره.
    مثالی بارز از این ساختارها احزاب در دیار کفر هستد. در این احزاب، اعضا با پرداخت حق عضویت عضو حزب می شوند. حزب با این مبالغ مخارج کارهای تحقیقاتی و مطالعاتی خود (که عموما در زمان کنار بودن از قدرت ایم کطالعات انجام می شود) را در می آورد و به پرورش نیروی کار آمد برای تصدی پست های مختلف می پردازد.
    اعضا نیز یا خود دارای اولویت در تصدی این پستها هستند یا سهامدار هستند یا به انحا مختلف ذی نفع می باشند.
    خوب!
    حال برای این حزب (که انواع فعالیتهای اجتماعی جز فعالیت های غیر قابل انفکاک آن است) سیستم تصمیم گیر چگونه انتخاب می شود؟ اگر فرض سهامدار بودن را کنار بگذاریم جواب می شود «انتخاب اعضا». این اعضا، سیستم تصمیم گیر این نهاد اجتماعی-سیاسی را قطعا تک نفره انتخاب نمی کنند، بلکه شورایی انتخاب می کنند و اتفاقا کارآمدترین ها را هم انتخاب می کنند. علت هم روشن است. چون نفع شان در انتخاب فرد کرآمد است.
    ولی در مجموعه بسیج علاوه بر اینکه سیستم شورایی نیست، اعضای پایگاه نیز در انتخاب فرمانده هیچ سهمی ندارند و مجموعه سپاه و بسیج هم هیچ گاه به دنبال مشارکت دادن ایشان نبوده.

    این هم یک مثال.

    البته تمام NGOهایی که در تمام دنیا شکل می گیرند اغلب چنین ساختاری دارند.
    اغلب شرکت های سهامی (که البته این یکی سیستم اجتماعی نیست بلکه اقتصادی است) نیز چنین ساختاری دارند.
    تمامی شورایاری ها و شورای شهرهای تمام دنیا (که عموما نهادی اجتماعی فرض می شوند) چنین ساختاری دارند.
    اکثر گروه های جهادی توی همین کشور خودمون چنین ساختاری دارند.
    کلا هر جا شما نهادهای اجتماعی رو ببینید ساختار شورایی و اعتنا به نظرات اعضای آن نهاد در انتخاب شورای تصمیم گیر را خواهید داد.

    البته بنده قائلم در بسیج فعلا مورد اول (شورایی کردن تصمیمات) اولویت دارد و ان شاءالله پس از حل این موضوع می توان گام هایی برای مشارکت دادن بسیجیان در انتخاب شورای تصمیم گیر برداشت. نوشته هایی در این زمینه دارم که شاید یک روزی اینجا آوردم.
  • محمدمهدی محاربی
  • آن موقع که امام دستور ایجاد بسیج را داد. این سیس تم بسیار عالی بود. عامه یِ مردم می توانستند با اندکی تعلیمات ابتدایی یِ نظامی و با توکل به خدا سنگر ِ دشمن را بگیرند. ولی بعدا بسیج سعی کرد تشکلاتی فرهنگی تر تشکیل دهد. اینجا بود که معضل نبود ِ نیروی متخصص مشخص شد؛ اما از آنجایی که دیگر احساس خطر تهاجم نمی شد کسی دلش به حال این قسمت نسوخت. بعدها هم که کانسپتی به نام تهاجم فرهنگی مطرح شد، دیگر اکثر مسؤولین آن شور و اشتیاق اوایل انقلاب را نداشتند و... اینطور شد که آمدیم تهران!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی