دسته عزاداری
این متنی است که در گروه وایبر مسجد برای موضوع نقد و بررسی برنامه های محرم گذاشتم. البته قسمت مربوط به دسته اش.
«فلسفه دسته عزاداری، رساندن پیام حرکت عاشورایی حضرت است با تحت الشعاع قرار دادن احساسات و عقل عزاداران و ناظران در قالب یک عمل نمادین که در آن وحدت موج میزند. دسته عزاداری فضای جدیدی را برای رساندن پیام عاشورا در اختیار ما میگذارد. (البته هیچگاه در تعریف فضاهای جدید محدودیتی وجود ندارد، هیئت هم یک فضاست. پیاده روی اربعین هم یک فضاست، تعزیه هم و...) اما هر فضایی بسته به اقتضائاتش قسمتهایی از پیام عاشورا را بهتر و قسمتهای دیگری را ضعیفتر میرساند. به نظر میاد دسته محل مناسبی برای روضه خواندن نیست. دسته عزاداری بهترین وسیله برای رساندن پیامهای اجتماعی و سیاسی عاشوراست. به خصوص اگر با مسائل روز انطباق داده شود.
برای مثال در دسته دانشگاه ما که در آن سیستم زیبا و سنتی دو دمه های بازاری اجرا میشود، اشعاری از این قبیل خوانده میشود:
«از زمان حسین مقابل هر شهید
میرسد این ندا ز تربت هر شهید
جان به عزت بده
تن به ذلت مده
پیام عاشورا اطاعت از مولا»
که با سبک حاج اکبر ناظم خوانده میشود و کاملا به مسائل روز پرداخته.
اصولا در تمامی حرکتهای نمادین سعی بر به کار گرفتن حداکثری تمام حواس آدمی است. مثلا قوه سامعه با شعر و سبک عالی به کار گرفته میشود. قوه بصر با نحوه عزاداری و شکل و شمایل و وحدت عزاداران و گل بر سر مالیدنشان و محتوا و شکل پرچمها و کتلها و پوسترها و بنرها(که این یکی رو رفقا در دسته های سالهای اخیر اجرا کردن) و... به کار گرفته میشود. حس بویایی مثلا با دود کردن اسفند به کار گرفته میشود. حس چشایی با نوشیدن چای و حس لامسه با زنجیرزنی و سینه زنی. حال باید نشست و فکر کرد چه ترکیبی از اینها در ارضای آن فلسفه ای که در ابتدا عرض شد مؤثر تر است.
به شخصه فکر میکنم این مدل دسته ای که ما داریم در حداقلی ترین سطح استفاده از این المانها قرار گرفته. به خصوص از شعر به عنوان برنده ترین ابزار هیچ استفاده ای نمیکند. به شخصه به عنوان کسی که بارزترین شاخصه دسته دانشگاهمون رو عزاداری و شعرخوانی دو دمه ای میدانم پیشنهاد میکنم دسته مسجد رو تبدیل به دو دمه بازاری کنیم که سبک سنتی دسته عزاداریست و بسیار اثرگذار.»
- ۹۳/۰۸/۱۷