مذاکرات هسته ای و انتخابات مجلس
به نام او
۱. بنده آقای روحانی را فردی باتجربه و باهوش میدانم که به چم و خم سیاست واقف اند، به خصوص در عرصه سیاست بین الملل.
۲. ایشان خواسته یا ناخواسته در دسته بندی های سیاسی در موضعی مقابل طیف اصولگرایان و حزب اللهی ها قرار گرفته و جزء اولویتهاشون حذف این رقیب از عرصه سیاسی کشور است.
۳. انتهای سال بعد (اسفند ۹۴) ما انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی را داریم و طبق عرف جامعه ایران تبلیغات و بحثهای سیاسی در این رابطه از چند ماه قبل (به طور واضح از اوایل تابستان) شروع میشود.
۴. طبق قانون اساسی در توافقات بین المللی هر توافقنامه ای که دولت جمهوری اسلامی بخواهد امضا کند باید به تصویب مجلس برسد. از جمله توافق نهایی و دائمی هسته ای.
۵. جریان اصلاحات در گذشته به خوبی نشان داده که در جریان سازی و القای مفاهیم مورد علاقه خود به مردم تبحر خاصی دارد. به خصوص در برهه های قبل انتخابات فضاسازی های این جریان واقعا معرکه است!
۶. اصلاحات در گذشته نشان داده منافع حزبی را به منافع ملی ترجیح میدهد.(حداقل در کوتاه مدت)
نتیجه:
تحلیل کلی این است که هدف دولت تدبیر و امید از ادامه مذاکرات، گره زدن بحث هسته ای به انتخابات مجلس است.
دولت یازدهم در صدد است در مهلت نهایی توافق (نیمه تیر ماه) با تنظیم یک متن ضعیف به عنوان متن نهایی توافق، در مذاکره با ۵+۱ و آوردن آن به ایران برای تصویب در مجلس توپ را در زمین مجلس اصولگرایی بیاندازد. یعنی تعیین تکلیف نهایی دو سال مذاکره را به مجلس اصولگرایی بسپارد.
البته مجلس اصولگرایی که رفتارهایش کاملا پیش بینی پذیر است این متن را تصویب نمیکند. و یا چنان تغییر میدهد که مورد قبول دولت آقای روحانی و کشورهای ۵+۱ قرار نمیگیرد.
جریان اصلاحات نیز به موازات مهلت احتمالا سه ماهه مجلس برای بررسی متن توافقنامه، در اظهار نظرها و کمپین های انتخاباتی به شانتاژ نمودن فضای ذهنی مردم میپردازد که :«مردم اگر مذاکرات به پیروزی نمی رسد به دلیل کارشکنی های مجلس در تصویب متن توافقنامه است»
تداوم این فضا تا زمان انتخابات مجلس قطعی است و مردمی که در سال ۹۲ نشان دادند فعلا اولویتشان معیشت شان است قطعا به جریانی رأی خواهند داد که در این راستا قدم بردارد.
اما وظیفه جریان حزب اللهی چیست؟
در صورت تداوم حالت انفعالی جریان حزب اللهی در برابر این روند پیش بینی بر این است که ترکیب مجلس دهم به قدری به نفع اصلاحات تغییر میکند که ریاست مجلس از دست اصولگرایان خارج خواهد شد.
بدین ترتیب آقای روحانی مراتب سپاسگذاری خود را نسبت به اصلاحاتی که با فداکاری از نتیجه انتخابات ۹۲ به نفع آقای روحانی چشم پوشی کرد، نشان میدهد.
بهترین کار در مقطع فعلی در سطح سیاسیون حزب اللهی وحدت است! وحدت!
چیزی که گروه های مختلف اصلاح طلب در آن به تفاهم رسیده اند.
البته وحدت بدون محور شکل نمی گیرد. نگرانی عمیقی که نسبت به نبود یک محور وحدت در جامعه اصولگرایی به چشم میخورد، هیچ فرد حزب اللهی ای را رها نمیکند.
بهترین کار نیز در سطح هادیان سیاسی حزب اللهی (خاصه دانشجویان) نیز سر دست گرفتن دغدغه های رهبری و بیان آن به انحا شکل ممکن.
مردم باید بدانند منافع ملی به هیچ وجه به هیچ وجه در گرو ادامه مذاکرات نیست. مردم باید بدانند مقاومت رمز پیشرفت است!
البته شاید بیان این نکته به صورت علنی به مردم که ادامه مذاکرات برای استیفای حقوق آنها نیست، بلکه برای به قدرت رسیدن بعضی گروه های سیاسی داخلی است، مردم را دچار بی اعتمادی به مجموعه نظام بکند. پس بهتر است از خطوط تعیین شده توسط رهبری خارج نشویم.
راه کارها زیاد است و وقت کم! فعلا همین به ذهن میرسد.
یاعلی
- ۹۳/۱۱/۰۱