مرده ای میان زندگان

کسى که منکَر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده ‏اى است میان زندگان امیرالمؤمنین علیه السلام

مرده ای میان زندگان

کسى که منکَر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده ‏اى است میان زندگان امیرالمؤمنین علیه السلام

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ره بر» ثبت شده است

۲۵
بهمن

در مورد پیام رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی؛

اولا:

برای دولت متأسفم که بار ضعف دیپلماسی عمومی اش را به دوش رهبری انداخته است.

دوما:

در مقطعی از تاریخ هستیم که از دعوت رهبران کشورهای دنیا به یافتن حقیقت اسلام (مثل پیام امام خمینی به گورباچف، رهبر شوروی سابق)،داریم حرکت میکنیم به سمت دعوت ملتهای دنیا به این امر (مانند این پیام امام خامنه ای).

آنچه در این بین مهم می نماید لزوم نقش آفرینی مردم خاصه قشر جوان ما در عرصه ارتباط گیری با مردم جهان و این لزوم مجهز شدن هر چه بیشتر به ابزار زبان رامی رساند.

سوما:

اولین و مهمترین کارکرد شبکه های اجتماعی بصیرت افزایی و بیان حرف حق است در قالب جریانات انقلابی. اینکه چنین وسیله ارزشمندی را تبدیل کنیم به مکانی صرف برای بیان پستهای ادبی و خنثی اوج بی انصافی در حق این نعمت است. البته من با پستهای این چنینی مشکلی ندارم ولی نباید خودمان را از بیان حرف حق توسط این شبکه ها محروم کنیم.

در همین مثال پیام آقا آنچه سبب نفوذ هرچه سریعتر پیام شون بین جوانان غربی شد وجود همین شبکه های اجتماعی بود. آقا ظرفیت این شبکه ها رو خوب می شناسن.

یاعلی

  • امیرحسین حاجی زاده
۰۹
مرداد

ساعت 7 صبح است. بعد از تلاش ناموفق برای خوابیدن بعد از نماز صبح، آماده می شوم برای شرکت در نماز عید فطر در مصلی. فطر 93. کت و شلوار همیشگی را می پوشم و موتور را روشن می کنم. سر راه یک سری هم به مسجد محل می زنم و تکاپوی رفقا را برای برپایی نماز عید نظاره میکنم. زیاد نمی مانم تا به نماز مصلی برسم. اتوبان یادگار وسپس حکیم. خیل جمعیت در قسمت انتهایی حکیم پیاده به سمت مصلی در حرکتند. موتور را در کوچه ای می گذارم و به داخل می روم. مثل همیشه مهر و زیرانداز فراموشم شده. نم نمک خود را به صحن اصلی مصلی می رسانم و روی موکت های غربی می نشینم. خدا را شکر کاغذ سفید دارم. به کنار دستی هایم نیز می دهم که جایگزین مهر کنند. بعد از مناجات خوانی و تکبیر، نماز اقامه می شود و خطبه ها.

 

قابل حدس بود که بعد از مقدمه ای کوتاه ره بر سراغ مسئله مهم غزه می روند. خطبه ها که تمام می شوند از پله های صحن اصلی بالا می آیم. لحظه ای پشت سرم را نگاه می کنم. خیل عظیم جمعیت در حال خارج شدن است. عظمتی دارد.



عیدی امروزم را دیشب ساعت 1 بامداد گرفتم. یک کارت در قطع A7 که هر چند دقیقه یکبار با فکر کردن به آن دلم غنج می رفت! کارت ورود به جلسه دیدار با ره بر. توفیقی بود که در یک روز آن هم روزی مانند عید فطر دوبار خدمت ایشان برسم. باری در مصلی و باری دیگر در حسینیه امام خمینی ره.

از مصلی خارج می شوم و با موتور یکراست می روم به سمت خیابان فلسطین. موتور را در گوشه ای می گذارم و وارد گیت بازرسی می شوم. هنوز نمی دانم میهمانان این دیدار چه کسانی هستند و موضوع دیدار چیست. ولی لابه لای جمعیت تعدادی از مسئولان نظام را می بینم. بعد از عبور از چند گیت بازرسی و تحویل کفشها وارد حسینیه می شوم. همان ابتدا میهمانان با کیک و شربت پذیرایی می شدند.لابی ورودی را دور می زنم و درست زیر ساعت بزرگ حسینیه می نشینم.

زمین تا آسمان فرق دارد این جمع با جمع دانشجویی. آن شور و هیجانی که یکبار در دیدار دانشجویان (رمضان90) با ره بر دیدم به هیچ وجه در رفتار این جمع اتوکشیده دیده نمی شود. تک و توک جوان هایی مثل من درگوشی چیزهایی می گویند و می خندند. میهمانان از مسئولان، سفرای کشورهای اسلامی و اقشار مختلف مردم هستند. سفرا به رسم احترام در عقب مجلس بر روی صندلی نشسته اند.



بین شان میهمانان عمانی، پاکستانی و هندی را از نوع لباس پوشیدنشان و میهمانان قاره آفریقا را از رنگ پوستشان تشخیص می دهم.

در حس و حال نوشتن بودم که ره بر تشریف آوردند. همراه ایشان سران قوا هم حضور یافتند.



چون زیر ساعت نشسته ام متوجه زمان نیستم ولی باید حول و حوش ده و نیم باشد. پس از شعارها و قرائت قرآن توسط استاد ابوالقاسمی سخنرانی رئیس جمهور شروع می شود.

 

 

چند کلامی در مورد ماه رمضان می گوید و فردی و جمعی بودن دین اسلام. خطیب توانایی است. هر لحظه ای را که سرم پایین است و مشغول نوشتنم، لحظه ای هدر رفته از حیث ننگریستن به ره بر می دانم. دقیق گوش می دهد و به محدوده وسط جمع می نگرد.



رئیس جمهور بحث را به مسئله فلسطین و عدم امکان بی تفاوتی مسلمان روزه دار نسبت به مسئله مسلمانان جهان می کشاند. در انتها، سخنانش را با استقبال از بیانات حضرت آقا به پایان می رساند.

آقا چندکلامی در مورد عید فطر و اختصاص آن به کل امت اسلامی صحبت می کنند. احتذار می دهند از تفرقه بین مسلمین. تفرقه در سیاست های کشورهای اسلامی را مضر می دانند و تفرقه در اعتقادات و مذاهب را طبیعی.



گفتند اگر امت واحده اسلامی با سیاست های های واحد شکل بگیرد هیچ قدرت مستکبری نمی تواند به ایشان زور بگوید. صحبتهایی شبیه این مدل فکری شان را در پیشنهاد سالها قبلشان (فکر میکنم زمان ریاست جمهوری شان بود) برای داشتن حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل برای کشورهای مسلمان در جایی خوانده بودم.

  انتقاد کردند از وضع سانسور حقایق غزه در رسانه های غرب، و به ملت ها و دولتهای اسلامی اکیدا توصیه کردند که برای نجات غزه به فکر بیفتند. اینکه دو کار را باید انجام داد: 1) کمک به مظلوم، مثل غذا و دارو و سلاح و... . چند روز قبل ایشان در دیدار با دانشجویان نکته جالبی گفتند که قطعا تهدیدی بود برای اسرائیلی ها. اینکه کرانه باختری نیز باید به سلاح مجهز شود.  2) مقابله با ظالم




دست آخر بحث غزه را نقطه ای دانستند که همه کشورهای اسلامی با همه اختلافاتشان روی آن اتفاق نظر دارند پس باید حرکتی انجام دهند.

برداشت کلی ام این بودم که این جلسه به این خاطر تشکیل شد که آقایان سفرا به کشورهایشان وظیفه تاریخی شان را در مورد غزه گوشزد کنند و نظر جمهوری اسلامی را به عنوان اخطار اطلاع بدهند. جلسه زودتر از آنی که فکر می کردم تمام شد. بعد جلسه بازار روبوسی های عیدانه مسئولان داغ بود. من هم همین جوری بین ملت می چرخیدم. از دیدن بعضی مسئولان و مرور سوابقشان خوشحال و از دیدن عده ای دیگر ناراحت می شدم. عده ای که در بعضی برهه ها خون به دل مردم و ره بر کردند. و حالا در مساند مسئولیت جاخوش کرده اند.

از حسینیه خارج می شوم و می روم در صف خروجی. موتورم منتظرم است.

  • امیرحسین حاجی زاده