مرده ای میان زندگان

کسى که منکَر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده ‏اى است میان زندگان امیرالمؤمنین علیه السلام

مرده ای میان زندگان

کسى که منکَر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده ‏اى است میان زندگان امیرالمؤمنین علیه السلام

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امر به معروف و نهی از منکر» ثبت شده است

۱۶
مهر

... ما امر به معروف و نهى از منکر را در دایره کوچکى قرار داده، و به مواردى که ضررش براى خود افرادى است که مرتکب می شوند، یا ترک مى‏کنند، محصور ساخته‏ ایم در اذهان ما فرو رفته که «منکرات» فقط همین هایى هستند که هر روز می ‏بینیم یا می‏ شنویم. مثلًا اگر در اتوبوس نشسته‏ ایم، موسیقى گرفتند، یا فلان قهوه خانه کار خلافى را مرتکب شد، یا در وسط بازار کسى روزه خورد، منکرات می باشند، و باید از آن نهى کرد. ولى به آن منکرات بزرگ توجه نداریم. آن مردمى را که دارند حیثیت اسلام را از بین می برند، حقوق ضعفا را پایمال مىی کنند و ... باید نهى از منکر کرد. اگر یک اعتراض دسته جمعى به ظلمه که خلافى مرتکب می شوند، یا جنایتى می کنند، بشود، اگر چند هزار تلگراف از همه بلاد اسلامى به آنها بشود که این کار خلاف را انجام ندهید، یقیناً دست بر می دارند. وقتى که بر خلاف حیثیت اسلام و مصالح مردم کارى انجام دادند، نطقى ایراد کردند، اگر از سراسر کشور، از تمام قرا و قصبات، از آنان استنکار شود، زود عقب‏ نشینى می کنند.

خیال می کنید می توانند عقب‏ نشینى نکنند؟ هر گز نمی توانند. من آنها را می شناسم. من می ‏دانم که چکاره ‏اند! خیلى هم ترسو هستند! خیلى زود عقب ‏نشینى می کنند. لیکن وقتى که دیدند ما از آنها بی عرضه تریم، جولان می دهند ...


کتاب ولایت فقیه

صفحه 118

  • امیرحسین حاجی زاده
۲۵
اسفند

این خاطره یک عزیز آشناست که به صورت خصوصی گذاشته بودند. گفتم شما هم بهره مند شوید.

«سلام. ظهر یک روز تابستان توی کتابخونه مسجد نشسته بودم که سر و کله یک نوار فروش پیدا شد. اول فکر کردم یه ماشین رهگذره که راننده صدای ضبطش رو زیاد کرده اما هم صدای ضبط خیلی بلندتر از ماشین بود هم خبری از رفتن نبود. به ترکی یه آهنگی رو میخوند. از محتوای آهنگ سر در نمی آوردم اما صدای آهنگ با صدای اذان موذن زاده قاطی شده بود. با خودم فکر می کردم که حرفی بزنم یا صبر کنم. بالاخره دلم را به دریا زدم. در کتابخانه را که باز کردم فروشنده که دنبال مشتری بود صدای در را دنبال کرد و در یک لحظه چشم تو چشم شدیم. با دستم به بالا اشاره کردم. اول متوجه منظورم نشد. اما بالا را که نگاه کرد، لبخندی زد و صدای نوارش رو بست. حالا دیگه موذن زاده به وضوح به رسالت پیامبر شهادت میداد.
احساس خوبی دارم از اینکه بی تفاوت نبودم و از اینکه چراغ دل آن دوره گرد هم روشن بود. فقط باید روش امر به معروف و نهی از منکر را یاد گرفت. مبتدی هستم اما آن را ترک نخواهم کرد.» 

  • امیرحسین حاجی زاده