مرده ای میان زندگان

کسى که منکَر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده ‏اى است میان زندگان امیرالمؤمنین علیه السلام

مرده ای میان زندگان

کسى که منکَر را با قلب و دست و زبانش انکار نکند، مرده ‏اى است میان زندگان امیرالمؤمنین علیه السلام

نکاتی از استاد بهرامی1

چهارشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۲، ۱۲:۰۳ ق.ظ

محتوای این پست عباراتی چند از دروس معارف اخلاقی حوزه دانشجویی شریفه. استاد این درس حجت الاسلام بهرامی هستن. تقریبا مهمترین درس حوزه شریفه. هر کس فایل مکتوب یا صوتیش رو خواست یه ایمیل به من بزنه. التماس دعا در این شبهای بارانی.

 

خدای متعال می‌فرماید: إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ. حتماً انسان، در کاستی است. جنسِ انسان، این‌طوری است. پس قاعدتاً من و شما هم هستیم، این مطلب، خودش مطلب پیچیده‌ای است، خدای متعال در این قَسَم پای زمان را پیش می‌کِشد که گویا این قَسَم هم با این محتوا مناسبت دارد. ما اگر فقط به زمان و گذر آن توجه کنیم، خیلی روشن است که انسان در کاستی است. شما شخصی را فرض کنید که در این دنیا ۹۰ سال عمر برایش نوشته شده است؛ یک سال که میگذرد، یک سال از عمرش کم شده، بعد از دو سال، دو سال کم شده است. در حقیقت باید بگوییم از نظرِ سنی، کوچک‌شده. خودِ کلمه‌ی «خسر» یا مترادف‌های آن، به همین معنا است؛ وقتی سرمایهای باشد و وقتی این سرمایه کم بشود، میگویند رو به کاستی است. قرآن هم می‌فرماید: إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ.

ما این واقعیت را که قرآن می‌فرماید انسان در کاستی است، نمی‌توانیم تحمل‌کنیم. پس چطور در زندگی خیلی نَرم با این مسئله کنار آمده‌ایم؟ شاید ریشه‌های مختلف دارد، ولی ۲ تا ریشه دارد که به نظر می‌رسد ما می‌توانیم به آن‌ها توجه بکنیم:

۱. انسان به خیلی چیزها خودش را سرگرم کرده که او را تصنّعی از این نگرانی بیرون برده است، نه اینکه مطلب را حل کرده، بلکه تصنّعی از این موضوع بیرون برده است. به طور مثال، می‌رویم در وادی افزایش ثروت، این سرگرم شدن به این افزایش ثروت، ما را تصنّعی از این فضا بیرون برده است. انگار این [ثروت را] را با خودمان یکجور می‌بینیم، افزایش ثروت را افزایش خودمان میدانیم.

۲. شاید مطلبِ مهم‌تر، این است که ما به یک معنا گاهی نااُمید می‌شویم از اینکه جلوی این کاستی را بگیریم؛ یعنی در محاسبات معمولِ بَشَری وقتی این موضوع را بررسی می‎کنیم میبینیم گویا گریزی از این کاستی و تمام شدن، نیست؛ بااین‌حال اصلاً وجودِ ما این را نمیپذیرد. هزار بار هم که به ما بگویند [گریزی نیست]، همین است و فایده‌ای ندارد و ما قبول نمی‌کنیم. ولی صحنه را که نگاه می‌کنیم می‌بینیم گویا راهِ برونرفت از این مسئله وجود ندارد. مثل کسی که حکم اِعدامش را داده‌اند، داخلِ زندان هم برده‌اند، زنجیرش هم کرده‌اند و محافظ هم گذاشته‌اند. به ناچار با این واقعیت کنار میآید، نه اینکه او خواهانِ این واقعیت باشد یا خشنود از این واقعیت باشد. خب حالا ما در عالَمِ بشری در محاسبات عادی خودمان که نگاه می‌کنیم می‌بینیم هر کاری که بکنیم و هرچه بالا و پایین برویم گریزی از این کاستی نیست. وقتی انسان نااُمید شد گویا یک واقعیتِ تحمیلی بر انسان است که باید با آن کنار بیاید، یعنی باید به ناچار آن را بپذیرد. با همه‌ی تلخی و همه‌ی سنگینی که در این پذیرش وجود دارد...

با این ۲ آفتی که گفتیم، گاهی انسان به بن‎بست می‌‎رسد؛ نه این‎که الزاماً آدم، کافر باشد، نه، گاهی مؤمن هم هست ولی به این نتیجه رسیده است که بن بست است و بعد هم با این نتیجه‎گیری، خودش را با خیلی محاسباتِ دیگر سرگرم می‎کند و چون جاهای دیگر سَرَش را گرم کرده، به این موضوعِ اساسی نمی‌پردازد...

 

ادامه دارد...

  • امیرحسین حاجی زاده

نظرات  (۹)

  • علی اکبر قلیچ خانی
  • سلام متن خوبی است فقط قالب و بیانش را وبلاگی کن. دستی به سرش بکش و از حالت مستمعی به حالت مطبوعه ای تبدیلش کن. این خیلی مهم است
    امیرجان خیلی خوب بود ماکه استفاده کردیم
    یاعلی
    پاسخ:
    ممنون از نظرت
    یاعلی
  • یار هفتاد و سوم
  • مرحوم ملا مهدی نراقی(ره)، صاحب جامع السعادات می فرمایند:

    هر که در اخبار و آثار تأمّل کند، و بر تواریخ و سرگذشتها و داستانهاى پیشینیان، و از بلاها و عقوبتهائى که بر آنها وارد شده آگاه باشد، و تجربه و مشاهده عصر خود و ابتلاى مردمان به بلاهاى آسمانى و زمینى را به آنها بیفزاید، خواهد دانست که هر عقوبت آسمانى و زمینى، از طاعون و وبا و قحط و گرانى و کم شدن آب‏ها و باران و تسلّط ستمکاران و اشرار و وقوع قتل و غارتها و پدید آمدن زلزله‏ها و مانند این‏ها به سبب ترک امر به معروف و نهى از منکر در میان مردم است.

    (علم ‏اخلاق ‏اسلامى- ترجمه جامع السعادات، ج3،  ص317)

    پاسخ:
    عجیب بود!

    سلام امیرحسین جان

    اگر صلاح دونستی ما هم جزئی از اعضای پیوندی شما باشیم خود دانی...

    اما ممنون میشم لفظ آقا رو از کنار اسممون برداری

    پاسخ:
    سلام برادر
    شما لطف دارید
    ببخشید بهتون نگفتم
    آقا مجید!!!!!!!!

    سلام امیر حسین  جان خیلی ممنون از مطلبت

    بنده به شما علاقه ی خاصی دارم بردار

    سو ء برداشت نکنی!

    پاسخ:
    وعلیکم السلام
    شما لطف دارید. ما هم سوءبرداشت نمیکنیم
    خیلی ارادت

  • یادواره شهدای مسجد
  • سلام با « مراسم نام گذاری !! » به روز و منتظر نظر شماییم . 

    به دست ما شدند پنج شهید:

    خمس

    زکات

    تبری

    امر به معروف

    نهی از منکر

    سلام امیر حسین.چهارشنبه ساعت11 شب میای فوتبال؟
    پاسخ:
    علیک سلام برادر عباس!
    اگر فرصت شد حتما یه سر میزنم

  • ادامه دارد . . .
  • ادامه دارد . . . 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی